Net Book سلامتی خانم هایی که میخوان پارک دوبل کنن . . . . روسری لیز میخوره... شال میافته از سرشون... دکمه مانتو باز میشه... دستشون میخوره به برف پاک کن... اشتباهی میزنن تو 4 به جا دنده عقب... آخر سر هم خاموش میکنن... قبل از ازدواج : عزيزم من بي تو ميميرم . تو اين يك ساعتي كه نبودي برام يك سال گذشت می دانستید پای راست شما احمق است ! امتحان کنید ادامه مطلب رو از دست ندهید... ادامه مطلب ... ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ : ـــ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟ ﺑﻌــﺪ ﺷﻨﯿﺪﻡ : ﺑــــــــــــﺎ ﻣــــــــــــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣــــــــــــــــﯿﮑﻨـــــــــــــــــﯽ؟ ﺑــــــﺎ ﻣــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــــــــﯿﮑﻨـــــــــــــــﯽ؟ ﺑـــﺎ ﻣــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣــــﯿﮑﻨـــــــﯼ؟ ﺑـﺎ ﻣــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــﯿﮑﻨــﯽ؟ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ـــ ﺑَﻌﺪﺵ ﭼﻮﻥ ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ ِ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﻡ ﺗﻮ ﺍﻓﻖ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺑﺪﻡ
دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد :پس از دو ماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!! و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست
با عشق : روبرت
دختر جوان رنجیـده خاطر از رفتار مرد، از همه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از نامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی ... خودشان به او قرض بدهند و همه آن عکس ها را که کلی بودند با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، در یک پاکت گذاشته و همراه با یادداشتی برایش پست می کند، به این مضمون: روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت را ازمیان عکسهای توی پاکت جدا کن و بقیه را به من برگردان
همه مداد رنگی ها مشغول بودند .عضو فيس بوک باشي!!!
صدای زنگ تلفن - دخترک گوشی رو بر میداره - سلام . کیه؟ - سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش! - نمیشه! - چرا؟ - چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن! ... سکوت .. - بابایی ما که عمو حسن نداریم! - چرا داریم. الآن پهلو مامانه. - ببین عزیزم. اینکاری که میگم بکن. برو بزن به در و بگو بابا اومده خونه! - چشم بابا! ... چند دقیقه بعد ... - بابا جون گفتم. - خوب چی شد؟ - هیچی. همینکه گفتم یهو صدای جیغ مامانم اومد بعد با عجله از اطاق اومد بیرون همینطور که از پله ها میدوید هول شد پاش سر خورد با کله اومد پایین. نمیدونم چرا تکون نمیخوره دیگه؟ - خوب عمو حسن چی؟ - عمو حسن از پنجره پرید توی استخر. ولی پریروز آب استخر رو خودت خالی کرده بودی یک صدای بامزه ای داد نگو! هنوز همونتو خوابیده! - استخر؟ کدوم استخر؟ ببینم شماره 9999999 نیست؟ - نه! - ببخشین مثل اینکه اشتباه گرفتم!!!!! ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﯽ ﮔﻪ: شيشه رو نميشه غلط نوشت «دوغ» رو ميشه ۱ جور غلط نوشت «غلط» رو ميشه ۳ جور غلط نوشت «دست» رو ميشه ۵ جور غلط نوشت «اينترنت» رو ميشه ۷ جور غلط نوشت «سزاوار» رو ميشه ۱۱ جور غلط نوشت «زلزله» رو ميشه ۱۵ جور غلط نوشت «ستيز» رو ميشه ۲۳ جور غلط نوشت «احتذار» رو ميشه ۳۱ جور غلط نوشت «استحقاق» رو ميشه ۹۵ جور غلط نوشت و «اهتزاز» رو ميشه ۱۲۷ جور غلط نوشت…..! واقعا چطور شد كه ما تونستيم ديكته ياد بگيريم..؟!؟
دنيا رو بدون خانمها تصور كن: 1بازارها خلوت 2.پولهامحفوظ 3. اعصابها آرام 4.مخابرات ورشكسته 5 شيطان بيكار 6.همه ميرن بهشت آخرین مطالب نويسندگان پيوندها ![]()
![]() |
|||
![]() |